زیر نور کم
مصطفی مستور
انتشارات چشمه
سال نشر: ۱۳۹۶
مصطفی مستور اومده و ۵ جلد داستان کوتاهی که با نشر چشمه و یک حلد داستانی که با نشر ققنوس داشته کنار هم توی این کتاب جمع آوری کرده که با استقبال بازار هم رو به رو شده . من مجموعه های چند روایت معتبر، من دانای کل هستم ، حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه ، تهران در بعد از ظهر و بهترین شکل را قبلا معرفی کردم و فقط عشق روی پیاده رو قبلا نخوندم که معرفیش می کنم.
مهتاب: دختر کوچکی که پسر عاشقش می شود و برایش عسل می برد.
آرزو: عشق بچگی در دوران جنگ .
آن مرد داس دارد: وقتی همسر مرد ترکش کرده .
زلزله: ملاقات با مادر پیر .
دو چسم خانه ی خیس: مردی که مسئول رسیدگی به روستاییان بود.
شب های یلدا: به یاد همسر و پسر عموی شهید .
مردی که تا زانو در اندوه فرو رفت: فکر مردم به همسرش دخترش زندگی.
مثل یک قاصدک : مخترع کفش های پرنده .
عشق روی پیاده رو: پسری که عاشق کتاب بود بعد عاشق فروغ.
چند خط کج و کوله بر دیوار: یاقوت دیوانه و جنایت.
بعد از ظهر سبز: دنبال دختری از رویا.
هل من محیص: حسابرسی روز قیامت .
خوب من شخصا از علاقه مندان اقای مستور نیستم این کتابم ان چنانی نبود برام ولی بدم نیست . به هر حال مجموعه شدن کاراشون خبر خوبیه برای علاقه مندلشون که کمم نیستن .
قسمت های زیبایی از کتاب
دلم برای فیلسوف ها می سوزه. پرسیدم چرا؟ گفت برای این که یه عمر جون می کنن که بفهمن چی به چیه و آخرش هم خیال می کنن فهمیده ن اما نفهمیدن و همین طور می مونن تا بمیرن.من پرسیدم از کجا می دونی که نمی فهمن چی به چیه؟ بعد خندید و گفت برای این که اگه می فهمیدن چی به چیه دیگه فیلسوف نمی موندن.
حالا که نفس مرگ شب و روز توی صورتم می وزد می فهمم که چه قدر دوستتان دارم.
روز نوجوان گرامی باد...برچسب : نویسنده : shabablibm بازدید : 153